به کم قانع شده ام


گاهی چشمانم را می بندم
و به جایی که دوست دارم باشم فکر می کنم!
تازگی ها به کم نیز قانع شده ام،
به هوایی گرگ و میش فکر می کنم، سرد و مه گرفته
در دل چمن های نمناکی که تکه سنگ ها قدم گاهی باریک برایم ساخته اند
و نور چراغ ها آرام آرام از میان مه راه را نشان می دهند.
آنجا را دوست دارم، با تمام سردی هاش، تنهایی هاش
تنهایی...
ای کاش تو هم باشی
قول می دهم دستم را در جیبم بگذارم
تو هم قول بده آبی بپوشی
و عطر همیشگیت را بزنی
آن وقت برایت هزار سال داستان می گویم
تو هم برایم از آسمان گرفته ی دیروز بگو
یا از تنگ بودن کفش های جدیدت...
رفته رفته هوا خیلی سرد شده
هنوز دستانت گرم هست؟
چه می گویم؟
فراموش کردم تازگی ها به کم نیز قانع شده ام!

.

ادمین : من به کم قانع نیستم , بدست میارم فرشته ی خوشگل ارزوهامو ,

بجنگ برای ارزوهات , برای داشتن بهترینا باید بجنگی

پاییزتون پر از خاطره های عاشقانه

L&M


کادوناز | جدیدترین و بروز ترین مطالب در زمینه های خبر و بازیگران و فرهنگ و هنر و مقالات پزشکی و سبک زندگی و سرگرمی و بهداشت و تکنولوژی و دنیای مد و آشپزی.